[مقدمه | سپهر خلسه]
یو یو
مسلک
سپی خلسه
یو یو
گم و گورم
[قسمت یک | مسلک]
ثانیه ها زدن روحمو چَک
تو دنیای خودم گُم و گورم و پَرت
یه چی بین خوبم و بد
یه بازیگرم لا این همه صورت و نقش
من اصن چطوری دارم میکنم روزمو شب
نمیدونم گاهی وقتا فکر میکنم کورم و کَر
تو رگام زده خونمو یخ
هر سری من سیگارو ترک میکنم، اون منو نه
فکر و خیالا پاپیچم میشن
یه جاهایی شعر میشن، یه جاهای سرگیجَن
دِ بگو دنیا فایدهاش چیه؟
وقتی مث فیلم هندیا خالیبندیه
میخوام اعتراف کنم، منم زاییدم زیرش
تصویر زندگیم حسابی برفیه
خطر از بقلم لایی رد میشه
مُخمم بیس چاری تعطیله
اَ این آدما چی نصیب ما شد
واسه رفیقا پِلهایم، واسه غریبهها پُل
ببَر جایِ دیگه لطیفههاتو
این طرف سر پول میذارن روی شقیقهها کُلت
خودم نمیدونم کجا واستادم
تو این شهر که مثِ پارکا مُخا تاب دارن
من از جنس آسمونم، رو زمین مسافرم
با رفیقم اون بالا قرار ملاقات دارم
[همخوان | مسلک و خلسه]
گُم و گورم خیلی وقته
منو کسی اینجا نمیفهمه
دلم میخواد بیاد یکی از غیب
مثِ این آدما نباشه که سه پیچن بهم
گُم و گورم خیلی وقته
منو کسی اینجا نمیفهمه
دلم میخواد بیاد یکی از غیب
مثِ این آدما نباشه که سه پیچن بهم
[قسمت دو | سپهر خلسه]
من اَ ته کوچههای ترس میومدم
دوستام گفتن پشتمن و لفظ میومدن
شب میرفتم سر کار و عصر میومدم
انقد دعا کردم، پاره کردم تسبیح اونقدم
تا که خدا، آخرش شد مجاب
که ببَرتم با خودش، من نپرسیدم کجا
عشق مثِ یه غریبه گم شده تو دلم
کسی نگفت زندگی و اصولش و به من
خودم تنها، بهترم من الآن هرچی چِتترم
مست کنم چرا به هرکی بپرم
فقط نقدی و میخوام و سطحینگرم
بد میشه برا من تغییرش ندم
رفیقامم نمیدونن حالمو
تو دروغام حرفهای شدم
حتی این آدما بچینن بالمو
به سقوطم فکر نمیکنم
خلاصه که بگم خیلی وقته
زورم به زندگی نمیچربه
شدم من یه بیجنبه
که دیگه نمیخنده
آه، انگار قلبشو سپی کَنده
شخمیه اعصابم از بس دیگه
روزی اندازه مزرعه مصرف میشه
نذار زیاد بشه مغز درگیرش
ببین چکیدهشو بهت علی مسلک میگه
[همخوان | مسلک و خلسه]
گُم و گورم خیلی وقته
منو کسی اینجا نمیفهمه
دلم میخواد بیاد یکی از غیب
مثِ این آدما نباشه که سه پیچن بهم
گُم و گورم خیلی وقته
منو کسی اینجا نمیفهمه
دلم میخواد بیاد یکی از غیب
مثِ این آدما نباشه که سه پیچن بهم
[پایانی | مسلک و خلسه]
گُم و گورم خیلی وقته
منو کسی اینجا نمیفهمه
تو دروغام حرفهای شدم
دلم میخواد بیاد یکی از غیب
مثِ این آدما نباشه که سه پیچن بهم
گُم و گورم خیلی وقته
منو کسی اینجا نمیفهمه