Frenemy

[متن آهنگ «فرینمی» از سجاد شاهی]

[هم‌خوان]
یه چند وقتیه حالم گرفته است شده
تاریک واسم زندگیم از بس
دوست و دشمن میخوان بهم بزنن از قصد دیگه
نمی‌کشم دارم میدم عقلمو از دست
یه چند وقتیه حالم گرفته است شده
تاریک بازم زندگیم از بس
دوست و دشمن میخوان بهم بزنن از قصد دیگه
نمی‌کشم دارم میدم عقلمو از دست

[قسمت ۱]
از دور یه نقطه شدی گرفت قلبم درد
الان معروف شدم زنگ نزن
تو دلم کسی چند سالیه سر نزد
بهت گفتم من هنوزم حرفم حرفه
خیلی بده کسی نکرد درکم اصلاً
تا حالشون خوب شدش سریع ترکم کردن
یه چند وقتیه، به خودم سر نزدم
ولی من هنوزم فرق نکردم
واسم مهم نبود اصلا شدم محکم‌تر من
جلو دشمنم رفیقم پشتم حرف زد
تنها موندم بدخواهام دورم کردن
یه چند وقته نمیکشه مخم اصلا
کجایی دستاتو بگیرم؟
بگم حرفامو به کی من؟
انقد گریه نکـــن
نمی‌خوام اشکاتو ببینم
رفتی تهش ترسیدی؛ انگار شدم یه تبعیدی
در جا زدم تو ندیدی
حالم یه جوریه انگار از کابوس پریدی

[هم‌خوان]
یه چند وقتیه حالم گرفته است شده
تاریک بازم زندگیم از بس
دوست و دشمن میخوان بهم بزنن از قصد دیگه
نمیکشم دارم میدم عقلمو از دست
یه چند وقتیه حالم گرفته است شده
تاریک بازم زندگیم از بس
دوست و دشمن میخوان بهم بزنن از قصد دیگه
نمیکشم دارم میدم عقلمو از دست

[قسمت ۲]
از وقتی نیستی
انگار حواسش نیست بهم هیشکی
چرا؟
از وقتی نیستی
بگا میرم میدونستی؟
افتاد تو قلبم یه حفره
یه ساعته چشم به آینه قفله
هنوز جلو چشمه بدن لختت
این رابطه واسه ما دیگه قفله
کجایی دستاتو بگیرم؟
بگم حرفامو به کی من؟
انقد گریه نکن نمی خوام اشکاتو ببینم
رفتی تهش ترسیدی انگار شدم یه تبعیدی
در جا زدم تو ندیدی
حالم یه جوریه انگار از کابوس پریدی
کجایی دستاتو بگیرم؟
بگم حرفامو به کی من؟
انقد گریه نکن نمی خوام اشکاتو ببینم
رفتی تهش ترسیدی انگار شدم یه تبعیدی
در جا زدم تو ندیدی
حالم یه جوریه انگار از کابوس پریدی