Ensane Kamel

{متن‌آهنگ «انسان کامل» از امیر رقاب}

بشنو از نی چون حکایت می‌کند
و از جدایی‌ها شکایت می‌کند
کز نیستان تا مرا ببریده‌ اند
کز نفیرم مرد و زن نالیده‌ اند
سینه‌خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگوید شرح درد اشتیاق
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش

قدم‌قدم بیا یا یک‌شبه استاد شو‌
به برگ‌ها جلا بده زنده به مرداد شو
گوش کن نفس بکش ترانه‌های قطره رو
موهبت محبته‌
شهود و کشف فکر‌ رو
تو تنها دلیل خلق اين جهانی‌
بدون قدر خودت‌ و انسان‌‌
تو مرز‌ بی‌کرانی‌، بی‌جهانی
تنهایی ولی تو کل دیگرانی‌، کهکشانی
کلی توی ذره‌هایی
آری
کل جهان ذره ست
کل زمان لحظه ست
انديشه عشق بینش پشت این پرده ست
انسان کامل منم تویی همه آدمان
اگه‌ بخوان بخوای بخوام
گاهی باید ببندی چشم‌ و‌
ببینی‌، بشنوی سکوت کنی
بفهمی هیچی‌ نگی‌
نگاه صدا ندا

ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقائیم

هفتاد و سه قدرت
هفتاد و سه ملت
هفتاد و سه حرف
هفتاد و سه علم
هفتاد و سه هجرت
عشق خطرناکه واسه دولت‌ها
تو دل مردم می‌کارن نفرت
تو به سمت آگاهی
من به سمت آگاهی
من به سمت تو‌
تو به سمت من‌
اتحاد آزادی
پشه سلطان جنگله تو دماغ شیر
عقد اسلحه با طلاق تير
دونه‌ها تو‌ تله‌ طوطی نمی‌دونه‌
تجربه‌ تلخ‌ کلاغ‌ پیر
اشک هر آدمی اشک منه‌
خنده هر آدمی خنده‌ منه
چرا واسه زمین باید بجنگم‌
وقتی آسمون عرصه منه
عرفان من پر معجزه نیست
من رسول بی‌پیروانم
هر ساز ما یه اسلحه میشه
هر گلوله زخمه منه
لیلی قصه‌ها کیه کجا ست
مهر‌بابای مجنونم
من شادم از‌ این غمگینی
از این‌همه غم ممنونم
آتش بزن به دامن‌ها
با شعله‌های بی‌پایان
در جلگه‌های سبز شهود‌
نظر‌، بازی هشیاران
از مرثیه تا تکامل‌
کامل شدی به انسان
این خرقه گران است‌
نمی‌شود بر تن سلطانان