شیش و نیم صیح ساعت زنگ خورد
به خودش گفت خسته نباشی . فشار کار زیاده با این حال وقت نماز نی
خدا رو تو خونه تنها گزاشت
تاکسی ... خطی... چونه نزن داداش یه سال و نیم همینه
حساب کنی دقیقه
هزار و سیصد میشه
خوش اومدی
جلو شرکت . دستتو ببر تو جیبت کارتتو بزار رو گیت ورودی
تو انسانی
شهروندی
کارمندی
ماهیاتا عین دروغی . هر انسانی کنترل شدست هر کنترل شده ای انسان نیست
زندگی اینه طلوع و غروب محرز . عموم و خصوص مطلق
خونه ... همیشه حس میده سری زنگ میزنی به شریک جنسی ... میگه شرمندم هر شب نه
اون مثل تو جزئی از کله . ک...س میگن پشتت مشغلت اینه
مرحله اول :
تو داری پیر میشی ...توی خماری گیج میری...خب عالی نیست هیچی
مرحله دوم :
تو داری گول میخوری ...خوب میدوئی ... پول میجوئی...زود میبری
مرحله سوم:
تو داره باورت میشه که یه چیزی کمه باس بشینی دستت کنترل بگیری
مرحله آخر رو رسانه میگه ... تو داری کنترل میشی
تبریک میگم . جزئی از هرم شدی تورو چه خوشگل دزدیدنت بچه تمام نقشه ها باز به ما وصله
قانون...چارچوب...پارلمان...مجلس
دین پر اراجیف ؟ اینو یاد گرفتی همش بگی . بگی
خنده داری پسر خنده داری مثل 23 اساسی
بیا...
فکر کن راج بهش خدا از ذهن تو بالکل خارجه . ذهن تو . بش یاد میدن دنبال ماده نره
دنیا یک خاب چپه . صغری ...کبری...نتیجه
تو فقط یاد گرفتی صکبری کنی صغری کیه همینه دیگه نتیجه پیشکش
جرم زنای غیر محصنه . مجازات 100 ظربه شلاق . نه
قانونا تصویب نسخ . تصویب نسخ با این حال ارزشم دارن
اعدام غاصبین . نه . اعمال حاکمیت . میبینی کجای کارم
راستی یک شعر داشتیم اول دبستان ای روستایی خوشا به حالت
جنگیدن با تانک نیست . جواب نمیده تق تق تق نیست جنگ جهانی 3
جنگیدن با ذهنته بگو بینم چند گرم داری که قشنگ دارن میکشوننت به اون جناحی که دیدم آخرش
خدای توام میشه یه زره با حجم صفر با چگالی بی نهایت