Dozarit Oftad

[ورس یک؛ سانبوی]
آره مَرد، من اَ دارِ دنیا دارم یه میکروفون
شعبده بازی با کلماتو بلدم
می‌شناسی منو، کینگ فِلو
برا ملاقاتم میای با خشابِ پُر بیا
جلو استیجر اولد اسکول نخون مثه کولیا
روزنامه رپ فارس، پیج نیازمندیا
بنویسید نیازمند به رپری قَدَر و بلدیم
جز عده‌ای محدود که اگه نباشیم بستین کَپک و فَلَجین
ما سیگنالِ کاملِ هیپ‌هاپیم و شما نویز و پارازیت
خودکار ما شب پُرکار و بارتر، تو فاز گفت آوازید
حامی رسانه ستاره‌ساز؛ مخاطب ناراضی
می‌شنوی از من کار گنگ، فلو ناب، فاز جنگ به تو داد پاکسازی
کردن هیپ‌هاپ، رپ کار خود ماست، گردن این کار حق داریم آره داش
میگین نابین و پُرِ تِکنیکین، آپین، تاپین، کُره مِریخین
سیکتیر، شیکین زیرِ ویترین، ولی سیک شین، چیپین، درِ پیتین
کار ما رو گوش بده داش نپسندیدی برو گوش بده پاپ
رویِ بیتِ پورشه بگاز؛ نمیرسی؛ ماها می‌ترکیم پُر انعکاس
گِره بده کلماتو به کیک اسپید، بده بره بالا بکن شلیک شلیک
تِ تِ پِ تِ بسه، بی‌تکنیک فِیدید، عکس قشنگی رو جلدید فیکید
میگی با ما کَل داری، گنگ داری، چند باری هم پا بیت رد دادی، بَتِلو بردی؟
خایه‌مالی، سرکاری، هر کاری هم کنی، هنو همو حمالی! چَک خورِ اوبی
آره داش کار ماست داره بازتاب، صاف بالا واساد، فاک باراباس داد
رپر بازاری دوزاریت افتاد؟ سرتاپا بُنجولی اِلا لباسات
فلو میدی ولی کُنده کُنده کُنده
ببین کارِ ما رو بُمب گُنده مُنده
رد پامِ روی کُلِ نوک قله
فست‌تریم اَ فورد و پورش و کُروِت

[کورس؛ نیموش]
دور و وَر منم پُرِ قلم ورق
برو عقب برو بچه پلنگ
کلِ تَنِ منم پره عرق

[ورس دو؛ نیموش]
یک دو سه، ضربانِ کلماتو بشمار هِی
میره بالا پرچم 021
اگه کارِ من بَده به تو چه، نده بِل کُل تِز از روی عُقده
خودمون می‌دونیم چی خوبه چی بده
نمی‌خواد بگیری فیگورِ بی‌ربط
تو رپم معلومه کی موند و کی رفت! سه نقطه
پس هر وقت یاد گرفتی سرت باشه تو لاکت
یا نشستی برا دلِ خودت کار کردی می‌تونی پام برسی
بشین تو دربارم باز بنویس
ولی راه نداره چون جسارتت یکی شد با حماقت و حسادتت
انقدر به بار آوردی فِضاحَت که تو کارِت وارد شد کلی خسارت بهت
تصویرت شده زشت، آره اینا همه تقصیره خودته
همین باعثِ که تحویلت کسشعر بدم
حتی به هرکی که پشتته
آره اونا فقط جانب داری
می‌کنن الکی‌ ساکت وایسی و خارج باشی
از فاز بازی، با اینکه نمی‌دونن که تو هستی خو باعث بانیش
همه میگن مثِ کارتِ شارژی، مصرفِ توئم داره تاریخ
مثِ عابر بانکی، یه روز ملّت و ملی، یه روز صادراتی
تازه کاری، برو بزن تو کارِ وارداتی
همیشه دوست داری شاغل باشی
می‌تونی فقط بنویسی چهار بِیت گاهی؛ دائم فانی
تازه واس این چرندیات همیشه ماکت داری
پروژه می‌خری کامل با بیت
یالا برو بگو منم می‌زنمت چون که بدهکاره مایی
باس یه کاری بکنم که سریع جا به جا شی
منم میتونم بگم از
ضربات و برسونم تلفات و فقط هم با کلماتم اما نه با کاور حاجی

[کورس؛ نیموش]
دور و وَر منم پُرِ قلم ورق
برو عقب برو بچه پلنگ
کلِ تَنِ منم پره عرق