Dardokhand

؛{قسمت ۱}؛
دعوا
اشتی باز دعوا
داشتیم همیشه هم ما
یه راهی واس جنگا
واسه بحث با چندتا
فش که میشن باره تو
اعصابا به باده چون
ده شب چهار صبح
تاکسی میخوای؟ باشه خب
رو، پیشونیت عرق سرد
قدم که بر
میداری طرفه در
دست از نبرده بر میدارم
صد راهت میشم
بعدم به طبع شروع جشن
در میاریم شورشم
بی اراده توی هم
یه ربع بد، ماشینت دم در رسیده زنگو میزنه
جواب نمیدیم برمیگرده میره هنوز
نمیخوای بریو نمیخوام بری چون
نمیخوابه بی تو، وقتش نرسیده
هنوز، وقتایی که تن تو نقش تو چشامه
لبات ساکت کلی حرف تو نگاهت
یه عالم غم رو کولت سخته حمل کول بارش
ولی ارزش داره دردش حتی بدش خوبه حالش
کسی میفهمتش؟ نمیدونم نمیدونم نمیدونم

؛{همخوان}؛
حرف و جر و بحث و اشک و
خشم گدشت از حد و مرز
با خمر باز هر دو سر شد
گرم و درد و خند بلند بلند

؛{قسمت ۲}؛
طلوع صب غروب شب
بیرون میاد توتون برگ و
میکشیم باش عموم وقتو
تو خون تو، تو خون من
بیوفتیم باز رو کول شب و
محو محو به مرور و
وقتی زل میزنی بم میدونم
وای نمیستی تو روی من و
اروم میام طرفت
از تنت در میارم غرورتو تو نور کم
چون باید بزما شروع بشن
تا بازم دستامون توی هم
فورو برن
پس بهتره باشیم رک و نگیم دروغ بهم
کی اینا زوذ میگذره
اثر خوبش میپره
این حرفا حرفه دیشبه
باز حرفا قلبو میشکنه
عزیزم میشه اشغال و نمیخوامت گمشو
میدی هرچی بلدی فوشو
(خیلی کثافتی، ازت متنفرم)
میدی هر چی بلدی فوشو
میدی هرچی بلدی فوشو
میدم هر چی بلدم فوشو
هنو وقتایی که تن تو، نقشه تو چشامه
لبت ساکن کلی حرف تو نگاهت
یه عالم غم رو کولت سخته حمل کول بارش
ولی ارزش داره دردش حتی بدش خوبه حالش
هنو وقتایی که تن تو نقشه تو چشامه
خدا برام میدرخشه توی کارش
حتی اگه قهره بام تا زهزه توی جام
باز دره گوشم میگه بهترینه هرچه موندگاره
میگه بهترینه هرچی موندگاره
هرچی موندگاره
خوبه آره

؛{همخوان}؛
حرف و جر و بحث و اشک و
خشم گدشت از حد و مرز
با خمر باز هر دو سر شد
گرم و درد و خند بلند بلند