آهنگ «داد» از سمی لو که در پانزدهمین روز از ماه یازده سال نود و هشت از طریق رادیوجوان در دسترس عموم قرار گرفت، اشاره به اتفاقات تلخ و ناگواری هست که در بازه ی زمانی چند ماهه قبل از انتشار آهنگ در ایران رخ داده بود:
حتی امشب بخوابی سیل نیاد
ممکنه فردا پاشی قطار از ریل درآد
اخبار بد تمومی نداره اصلاً...
[متن آهنگ «داد» از سمی لو]
[مقدمه: سمی لو، به همراه لیلی]
ای
ای هی
Yea, yeah
هوو
[برگردان: سمی لو]
بزن داد، ما آزادیم
ترسی نیست تا باهامی
بزن داد، ما آزادیم
ترسی نیست تا وقتی باهامی
[هم خوان: سمی لو]
بذار برسه به دنیا صدا، اووووه
کسی نمیرسه به جز ما به دادِ ما، اوه
[قسمت ۱: سمی لو]
گرفتن فردا رو
جاش دادن دردا رو
چی مونده از ما؟
چیدن دو بال پروازو
شیکوندن قلبا رو
معلوم نیست اشکا
وقتی غرقیم تو دریا
خفه میکنن فریادو (هو)
[برگردان: سمی لو]
پس بزن داد و بزن فریاد
نترس تو، چون نیستی تنها
بزن داد، ما آزادیم (ای)
ترسی نیست، تا تو باهامی
[هم خوان: سمی لو]
چرا نمیرسه به دنیا صدا؟ اووووه
کسی نمیرسه به جز ما به دادِ ما، اوه
[قسمت ۲: سمی لو]
یه شب تو هوای سرد
با یه پروازِ بد میری
میگن «فرار مغز» بهت
دلت تنگ واسه شهر
جونتو میگیرن راحت
واسه شون نداره ارزش
حتی امشب بخوابی سیل نیاد
ممکنه فردا پاشی قطار از ریل درآد
اخبار بد تمومی نداره اصلاً
افکار تلخ هر روزی همراه من هست
[برگردان: سمی لو]
پس بزن داد و بزن فریاد
بگیر حقتو، تو نیستی تنها
بزن داد، ما آزادیم
ترسی نیست تا همو داریم
[پل: سمی لو]
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن
[پایانی: سمی لو، به همراه لیلی]
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن
بزن، داد بزن، داد بزن، داد بزن