Barkhord

{متن آهنگ «برخورد» از سزاوار}

[آغازین]
ای شکسته
تو شکستی
مویه کردی
غصه خوردی
از ته دل گریه کردی وای
از ته دل گریه کردی

[قسمت اول]
تو موجی من صخره
برخوردمون عشق
تو اشکی من چشمای خیره مونده
تو ایمانی من باور قبل کوشش
ریشه ی جوونه ی نو قبل رویش
تو بادی من یه بادبادک بی نخ
تو جاده من یه سرآغاز بی ته
تو نقاشی، من نقاشیِ بی رنگ
تو رنگی من بوم سفید بی نقش
تو صدفی من ساحل
تو صوتی من سکوت متقاعد
تو سازی من رقص
میشه با تو حرکت کرد
و رفت با یه احساس متفاوت
خنده هات اینجاس غم من کو؟
شب من روزِ بهتر بفهمون
از نگاه جهان تو سهم من بود
پشت سرتم سر بگردون

[همخوان]
من باهاتم
خاک پاتم
چون پرنده
در هواتم
من رفیق گریه هاتم

[قسمت دوم]
سواد جمله ام رو خوند
شکستی میشکوندش شاخه ام رو سوز
من خسته شدم از ماه ام و روزش
بی کالبدی که دور از آدما موند
تو دلم یه زمستون سردِ
بیرون خزون بی برگ
تو آفتابی من رو زمین گرمت
هی میشم خمیده تر
شدی نور شدم عشق
شدم از تاریکی دور
سایه هام شدن آینه من
شدی آخرین ریشه برای
ساقه ی کوتاهم تا بارون بعد
برقص با چرخش دامنت
ببر حافظه امو از نیاز به درک
میل جدایی مخوفِ، من غریبم
هنوزم با خودم تو اتاق بی در
و پیکرم رفت آموختم روح و
شدم آزاد اظطراب ازم دور و
بی صورت رد میشم از ما بین کوه و
جاده ها تا خوب ببینم آسمون و
من رفتم از مدار تو
چرخیدی جدا از مدار من
لغزیدم از دوتا چشمای تو
افتادی از رو گونه های من

[همخوان]
من باهاتم
خاک پاتم
چون پرنده
در هواتم
من رفیق گریه هاتم