Baddeli

با این بطریا من مست نمیشم
دیگه مثل قبلا نمیخندم
اما چیه دردم نمیفهمم
امشب بد دل شدم

منتالم تو گوه
زندگیم رو برد
جدیدا حال نمیده این جوینتا
حتی اگه باشه نه تا
سیب تو کله نیوتون
واقعیه اینجا ساخت ترنتینو نی
میره همه چی رو تند
از این بالا خاطره هاست صحنه پی او وی

زمان یه دقیقه صبر کن
منو اینجوری نشکن
آخه خیلی دلم تنگ میشه واسه اون روزایی که رفتن
الان یه دقیقه بس کن
من از این دنیا قطعم
امشب فهمیدم خیلی بده بد دلی کردن

با این بطریا من مست نمیشم
دیگه مثل قبلا نمیخندم
اما چیه دردم نمیفهمم
امشب بد دل شدم

بازم کردم بد دلی آره
یه گوشه افتادم مست تیکه پاره
گیری که افتاده قلب بیچاره
دست از سرم برنمیداره
حق دارن بگن مرتیکه اشغال
خجالت نمیکشه از این قدی که داره
بیست و شیشو رد کرده رفته بیست و هفت سال
ولی آخه لشبازی حدی نداره
هر سری با یکی چرخیده
از جمع کاپلی در میره
خل حالش کلی بده
همه پولاشو میره کوک میخره
خودشو دور میزنه
همینه هرچی هست که هست
بد دلم یه هفتس
ته لیوانم افتاده از این اهریمن یه عکس
از خودم معذرت میخوام اگه تصویرم شکست

بد دلم انگار پیدا نمیکنم راهمو
بد دلم همه چیم روی اعصابمه
بد دلی شبا دیگه نمیبره خوابمو
بد دلی کاری کرده دیگه نشناسمت
تو اتاقم تاریکه فکرام رو دیوارن
حتی از خودم دلخوری دارم
با اینکه پر فکر و خیالم
خالی تر از استوریامم
میندازه عکسای قبلا
منو یاد لحظه‌ی رفتن
یه قبرم اندازه قلبم
ساختم از حرف دلم اشک
نمیریزن فقط این حسارو مینویسم
با اینکه هر سری گیجم
ولی بازم هرچی بریزم

با این بطریا من مست نمیشم
دیگه مثل قبلا نمیخندم
اما چیه دردم نمیفهمم
امشب بد دل شدم