صدای اذان توی گوشم از تولد تا مرگ
میخواهم بکنم از دفتر توکل یه برگ
رمضان هزار و چهارصد و بیست و هفت
به یاد کسی که پارسال بود ولی نیست و رفت
فرقی نداره مسلمان مسیحی یا که زرتشت
سوی خدا زندگی کن قانع باش و دلخوش
آدم بیایمان مثل درخت بیشاخه
هر وقت از زندگی بودی شاکی و کلافه
فقط یک گریز بزن به سرچشمه هستی
تا که تو هم داشته باشی تجربه مستی
یکم به این فکر کن چرا دست و پاتو بستی
تو این زمین خاکی کثیف و پُر از پَستی
شاید فرصت نباشه واسه پلک زدن
کجان اونا که واسه دنیا حرص زدن
این ماه فرصت خوبی واسه توبه کردن
سخن خدا میپیچه تو هر کوی و برزن
نمیخوام با حرفای من گریه آغاز کنی
فقط میخوام با صدام روزهات رو باز کنی
هر چی کثیفی این ماه میذارم کنار
حداقل واسه تک ماهی توی سال
اشتباهی را یه بار انجام دادم
اگه تکرار کنم عمرم و به باد دادم
با حرفام میدرخشم مثل گل تو خزون
بازم مییاد صدای الله اکبر اذون
طواف خونه خدا هفت دور قلب من
با هر اشاره تو دنیا میده یه خبر به من
تقدس حرفام و عمرا بفهمین
دوست داری اسمش رو بزار لفظ سنگین
با یه خط رنگین به سرخی خون
بنویس به یادش هستی تا آخرین جون
من که مسافرم پس تو بساز جاده واسم
کاری کن که وقت مرگم آماده باشم
تقاس کارام رو تو این دنیا پس بدم
جای اینکه اون دنیا رو از دست بدم
میخوام چشمام و ببندم به مسائل دنیوی
نمیخوام پس فردا پشتم بگن بهرام خورد زمین
میگی اشعارم کفر یا توهین به قرآن
نمیخواد نصیحت کنی باش فکر جبران
روی جملههام فکر کن با دقت تموم
تا یکم رها بشی از مشقت زمون