Az Ye Jaei Be Bad

[قسمت یک]
از یه جایی به بعد
خالی میشی؛ خالی
نه امیدی می‌مونه، نه آرزویی داری
دیگه برا حرف هیچکی گوشات بدهکار نی
گم و گوری لای همین روزای تکراری
از یه جایی به بعد، واسه وایسادن
روی پاهای خودتم حس نیس دیگه
باس یه گالن بنزین روی زندگی بپاچی
بعد بزنی یه دونه کبریت زیرش
دنیا اگه تو رو پس زد
اگه، اونایی که بودن حالا رفتن
اگه، راهی نمونده واسه‌ی برگشت
اگه، همه روزای خوبه تو شدن پَرپَر
بعد چند وقت، هیچی مهم نی برات مث قبل
یه ورتم نی همه چی خراب بشه نه
خبری از اون آدم قُد سابق هست
نه خوش خیالی جلو چشات سراب بکشن
از یه جایی هم کَری هم کور
هم بدی، هم خوب
سیاه سفیدی
هم شبی، هم روز
تویی که زمان فقط پی حق بودی
حالا با پای خودت میشی از حقیقت دور
مچاله‌س تو مُشتت بیلیط عُمرت
صورتی که همیشه با سیلیه سرخه
از یه جایی به بعد هرکی میگه دوست دارم
می‌گیره عُقت
چقد حالا، بدبینی به همه
کُل مسیرا رو دیگه تک میری یه تنه
از همه بریدی
آخه مونده توی گوشِت کسی
طرف تو نمیاد تا نباشه به نفع‌ش
چقد اون گوشات چرند شنیدن
چقد دور و بریات کوبیدن تبر به ریشه‌ت
باید با یه فونت درشت رو پیشونیت نوشت
سرم خورد به اون سنگی که زدم به سینه‌ام

[همخوان]
مرز و رد کردی، رسیدی به صفر
یعنی فقط زنده‌ای
می‌کشی نفس توی لحظه
نه تو فکر حالا
نه تو فکر بعدت
از گذشتم مونده برات فقط بوی گندش
مرز و رد کردی، رسیدی به ته
جایی که قرار نی دیگه بریزی به هم
جایی که دیگه هیچی باورت نشه
یعنی حتی اگه خوب دیدی بنویس بد

[قسمت دو]
از یه جایی به بعد
بی‌هدف میری جلو بی‌رمق باز
ببین دنیا چی آورد سرت چی ازت ساخت
از یه جایی به بعد
مهم نی برات شدی سوژه‌ی حرف‌شون
میگی گور پدرشون
از همه ناامید حتی از اون بالاسری
میگن زبونتو گاز بگیر نگو کُفره
کسی با خودش نمیگه چرا کم آورده
باید گُر بگیره بسوزه تر و خُشکت
دیگه نمی‌شناسی، خودتو خوب، نه
ذوق نداری که بشه ذوقتو کور کرد
موندی هاج و واج همه‌ش از خودت می‌پرسی
این جور کدوم گناهه؟
جور کدوم خبط؟
از یه جایی به بعد
از حال خوب و خوش چیزی نصیبت نمیشه
از یه جایی به بعد آشنا زیاده
ولی چشات می‌خواد که همه رو غریبه ببینه
از یه جایی به بعد همه جوابات سر بالاس
همه کلافن اَ کارات
سر کلاس زندگی، سرد و خشک و بی‌روح
دنیا میگه کیف و کتاباتو جمع کن برو بیرون
به درک بابا
مگه غیر اینه؟
هرکی میاد پلوت بعدش می‌کنه ولِت
می‌گفتن بی‌عرضه بهت
یادت هست؟
اونجا بود که فهمیدی به درد نمی‌خوری
این درده که همه‌ش میاد می‌خوره بهت
از یه جایی به بعد
حتی واسه ننه بابات خنده داری یکم
میگن قسمته دیگه اینم شانس ما بود
مردم بچه دارن مام بار آوردیم یابو
از یه جایی به بعد
دسته ما نی پسر
از یه جایی به بعد
تنها مُسکن روحت زهره ماریه
آه، از یه جایی به بعد
آروم آروم می‌فهمی زندگی یه دروغه و
سر کاری چه تلخ

[همخوان]
مرز و رد کردی، رسیدی به صفر
یعنی فقط زنده‌ای
می‌کشی نفس توی لحظه
نه تو فکر حالا
نه تو فکر بعدت
از گذشتم مونده برات فقط بوی گندش
مرز و رد کردی، رسیدی به ته
جایی که قرار نی دیگه بریزی به هم
جایی که دیگه هیچی باورت نشه
یعنی حتی اگه خوب دیدی بنویس بد

مرز و رد کردی، رسیدی به صفر
یعنی فقط زنده‌ای
می‌کشی نفس توی لحظه
نه تو فکر حالا
نه تو فکر بعدت
از گذشتم مونده برات فقط بوی گندش
مرز و رد کردی، رسیدی به ته
جایی که قرار نی دیگه بریزی به هم
جایی که دیگه هیچی باورت نشه
یعنی حتی اگه خوب دیدی بنویس بد