[مقدمه]
میگن از هیچکس نباید انتظار داشته باشی که انتظار بکشه برگردی
بهش گفتم: چند ماه اَ حبست مونده؟
گفت: پنج سال
گفتم: بینم پسر، جُرمت چیه؟
گفت: یه قتل جُزمی
[قسمت یک]
نمیدم جلو کِسی دیگه بُروز اِحساساتَمو
واسه هر ولدِزِنایی نباید ریخت اشک
تا وقتی میکِشم نَفَس عمرا نِمیذارم
ببنده رو رُخسار رقیبم تَبَسُم نقش
نمیزنم دَم از دردهایی که تجربه نکردم
به اشتراک میزارم مطلق مشاهداتَمو
کردم کلا ارتباطمو با همه قطع چون بادقت
شنود میکنه امنیت مکالماتمو
کشیدم بیرون خودمو از چنگ امواجِ افسوس
نامحسوس رفتم جلو نکردم به کسی اتکا
نخوابیدم با هر حفرهای من از قِبَل اسمم
قصر قلبم فقط داره برا یه ملکه جا
صدات میاد از ته چاه چاقال پس پوزتو ببند
من هنوز به طور جِد این بازی رو نکردم شروع
اگه انتقادی داری بنویسش رو کاغذ
دَمر بخواب بُکُنش تا ته تو ماتحتت فرو
دارن به مرور میشن مُقلدام تکثیر
تِرکا کردن خیابونای تهران رو تسخیر
اعتیاد به موسیقی شد منجر به ترک تحصیل
فرود آوردن جلوم مخالفام سر به تعظیم
نشدم هیچوقت تسلیم
حتی وقتی که حتمی بودش باختم
پا تجربیات ارقامِ کثیری پرداختم
تو ظلماتِ زیرزمین جوونه زدم
جنگیدم اومدم بالا آسفالتو شکافتم
برام هیچی مثل رپ نیست حائزِ اهمیت
قابلیتهام رو کردم با تمرین تقویت
با این نیت اومدم که خارِ خیلیها رو بگام
از من به شما نصیحت بنویسین وصیت تونو
چون نمیکنم دیگه رحم به کسی من
کشیدم ریاضت تا به این جایگاه رسیدم
من متاسفانه شدم مستضعف متولد
ولی یقین دارم آخرش ثروتمند میمیرم
نکنین خودتونو با من مقایسهاصلاً
چون از هر لحاظ دارم با شما لاشیا فرق
حتی خود خدا هم نمیکرد تصور که یه روز
همچین رپر خفنی بتونه بکنه خلق
از ترس رویت کابوس نمیشن بسته شبا چشام
میگن تبدیل به الماس میشه زغالسنگ تحتِ فشار
هشدار هرچه سریعتر شهر رو تخلیه بکنین
چون کمر بسته برا فوران این آتشفشان
[پایانی]
برا دوستام عشق میخوام از خدا
با اون که تو اوج مشکلاتم تنهام گذاشتن
مدیون دشمنامم چون اگه نبودن
من امروز این قدر انگیزه نداشتم
براشون میکنم دعا
از ته قلب