[مقدمه: تی دی]
وقتی ساعتا میرن، نگاها به ساعتا خیرس
وقتی آدما از آینه بیزارن، أ تاریکی در میرن
بسه هرچی ساکت بود
بسه هرچی صبر کرد و راکد موند
بسه دیگه وقت پرواز همین الانه
رسید به گوش خدا فریادش
[همخوان: تی دی]
باز اون رویا هارو کشید تووی دفترش
مهم نبود هر کی دست و دید و پس زدش
این بود مسیری که ساخت توو سرما و گرما
قطره ها شانس آوردن واسه ی این دریا
دوباره جاری شد، پُر شد از امید
خودتو خالی کن از هرچی که می بُری
کامل کن پازلو با هر کم و کاستی
الان وقتشه پاشی نه جایی واسه باخت نی
[ورس ۱: پدرام پلاس]
لختیم توو لباس تن، سبکتر از پر
زل توو چشام بزن
من اون پرندم که مُرد ولی زنده شد دوباره
حالا با ذهن پُر دچار توهمه
پرواز میکنه با هدف و دلهره
اگر دورش پره تله س خودش رو به هر قیمتی شده میرسونه به مقصد
فکر میکنی دیگه چی میتونه شکنجهاش بکنه
وقتی که دلو زده به دریا
از تو قفس داره میره توو دل جنگل
نه چپ نه راست سرو میگیره بالا میبینه یه دریچه رو از لب کوه
بلده خوب مسیرو میره به طرف نور دوباره
منم و آسمون پر ستاره بالا سرمو پام به روی کره ماه
نگام به زمین، ولی دلم هنوز تشنه ی پرواز مِیلِ به کَشع آره داره عجیب
میون این همه جلوه ی جذاب عین یه نقاش
حیفه به کنکاش ادامه ندیم
یکه بزن باش اراده قوی
زره به تن سینه آره سپر
توو طلسم غم زیر بار ستم
تو گره به زنجیر پاره بزن
اینه چاره پسر
پله پله خلاف باطل آب و گل بده به نهال پا کتاب و
علمته که درای کائنات
خُب باز میشه جلو پات یاد میده به تو باز
که چطور بری به نبرد با شیطان
همه جا پیچیده سر صدات انگار
د بجنب شمارش معکوس و بشمار
همه گناهات اومد جلو چشمات
کل دنیا خیره شده بهت
چطور زمان رسیده به زیر دو دقیقه
این همون لحظه ی مرگ خوابیه
که بیست سال و اندیه بدجوری تووش غرق بودی
حالا وقتشه بس کنی پاشی
از پل صراطم رد شدی داشی
کاش این قصه رو کسی باشه درک کنه
ولی تو به تنهایی داری لذت میبری و
قدرت داری دنیاتو از نو میسازی
حتی نیازی نی بلد باشی بازیو چون انگیزه داری
هر طوری هست مثل مرد میری جنگو
با دست خالی بذرای حقو میپاشی
[همخوان: تی دی]
باز اون رویا هارو کشید تووی دفترش
مهم نبود هر کی دست و دید و پس زدش
این بود مسیری که ساخت توو سرما و گرما
قطره ها شانس آوردن واسه ی این دریا
دوباره جاری شد، پُر شد از امید
خودتو خالی کن از هرچی که می بُری
کامل کن پازلو با هر کم و کاستی
الان وقتشه پاشی نه جایی واسه باخت نی
وقتی ساعتا میرن، نگاها به ساعتا خیرس
وقتی آدما از آینه بیزارن، أ تاریکی در میرن
بسه هرچی ساکت بود
بسه هرچی صبر کرد و راکد موند
بسه دیگه وقت پرواز همین الانه
رسید به گوش خدا فریادش
[ورس ۲: رضا پیشرو]
جسمم فلز جمع و تفریق سنم سرشتم ذهنم فِلِش
تو استخر عشق به قسمتت برس
دلبند به سحر دلبند به دل
روی ابرا بودی من طغیان کردم
مثِ جت اف 22
هر جایی گشتیم آبی و قرمز
تاریک و تشنه از من خواست چرک میکروفون
به پیشرو پشت کردم، نصفیش درست بود
باید میکردم کبریت و روشن
چند نفرین ابلیس و کشتم
واسادم رو پام قدیس و محکم
یکی دو ماه دراکولا به ناخدایی
زمان تمام میشه طلا فنا میشه
بنا بنا میشه ، برابری میره رنج میاد برادری کم میشه
زمین گرم میشه جنگ میاد نرم میشه
دیگه حرف از این مَردم گذشته
یارو پاک میشه ولی معکوس تو قلبش
شیطون شیپور میزنه با زیتون
مجنون میشونت تو پورش دور میدون
میشونت تو کنج خونه اِن (N) میلیونی
ول مهمونی پیِ گل پدرو تلفن و چک کن
صبر کن بشمار میرسه رِژِه برو بن هور
نگاه کن اسموک بکش
تو هدفونت فرهاد گوش کن و فکر کن بهش
(کوچه ها باریکن دُکونا بستس)
سایه ی خودمو با تیر زدم
تبر تو دستمه وقتی میاد
قمر رو عقربا، عقربه دستمه
قلم تو مکتبه جنگ معبده دردم
خورشید که میاد بعد همه ترسم
یه پر اَ بال جبرئیل میوفته رو دفتر
حسِ چیک آب از ترکای سقف
توی سَحَرایِ سرد توی صحرای سنگین
و گرمای بعدی مستی سطحی جهتای شمشیر
تبعید آرمان قلبیت با آلمان غربی
مث تازمانی دور خودت چرخیدی
گاز دادی فهمیدی چهار راه قبلیم
توی کارنامه چند چندیم
توی سالای سختیه کارنامه تقدیر
چندبار زنجیر شدی هر چند وقت نمیدونی چند شنبس
همه رفتن گیر میکنی تو هتریک جدول ضرب
میمونی تو جزیره تک نفره
پی خستگی بدن درد
پی نقاشی لحظهی بعد از مرگ
دارم نورو میبینم، دارم نورو میبینم
Aghrabe was written by Reza Pishro.
Aghrabe was produced by North Records.
Reza Pishro released Aghrabe on Mon Jul 24 2017.