عارضه
کلام: ارشیا، کابوس، لابیت
آهنگ: صور
مهندسی صدا: مرداس
جلد: علی رسولی
تاریخ انتشار: ۹۹/۰۳/۰۷
مرز – بهار ۱۳۹۹
Aarezeh
Rapper : Arshia, Kaboos, Labeat
Composer : Soor
Sound Engineering : Merdas
Cover art : Ali Rasooli
Release Date : May 27, 2020
Label : Marz
Spring 2020
؛[قسمت اول: ارشیا]؛
میجوام خرخرمو میکنم صدا تف
لا خلطا نویزه
اینجا دلا سیرن چشا گشنه
اینم مژده واسه مژههامه پلکا بشن نقرهداغ
من به جا قرصِ خواب شبا میخورم قرصِ ماهو
سیگارو ترک میکنم میکشم ماشه مِن بعد
لاشهها سرطانن عوارض هم داره یکم
رودههام با خبرن فقط از راز دلم
کم میآرم دو تا نقطه برا این که قانع بشم
بهم بگو مانع یعنی
ما از مرگم پایهتریم
من همونم که با دوتا رفیقاش شاده سریع
اگه یه روز هم از پلهوایی کنم سقوط
خب نقصِ فنی داشتم لابد این هم بوده واسه تحریم
تهران و پنیر
رپی و کثیف
سوختیمو تهدیگ هم شدیم ببین با همه چه غریبیم
کساد و تعطیل
لشیم و کریح
با این حال نیکی میکنیم خدا نشون بده کریمی
؛[همخوان]؛
یه روز میدم نشون جنونم
امتحان الهیه، من همیشه رفوزهم
گرفتم انگاری غروبم
با کلِ آیینههای دنیا دارم خصومت
؛[قسمت دوم: کابوس]؛
دل خون ، چشم خون
اسارت زندگی سرتاسر
بندبندِ بدن ، سلول سلول
سر تا ته زندون
صبح کار شب کار
شبا تا صبح حیرون
میدوام به یه چی برسم
نمیدونم چی !
وقت نمیشه بکنم فکر روش نه
ادامه نمیدم اینجوری هیچ نوری نیست جلوم
جوونیم سوخت تا بیست و نه
آرزوهام همه نیست و گم
جلو چِشمه هنوز
همه چیزا که میشد و نشد
چی میشد اگه میشد، اصلا چی شد که نشد ؟
به خودم گفتم دیگه این غصهها بیخود و نخور
گذاشتم ترس و غرورو کنار
گذاشتم سکوتو کنار
آروم آروم آرومم ولی نشونتون میدم من جنونو یجا
یه روز حقیقتو میکوبم تو صورتِ دروغِ صدات
شاید غروب ماها بشه طلوع یه راه
که کسی توش از اول بازنده نباشه
پوچی تو دل آینده نباشه
نتیجه تلاشت نباشه وابسته حوادث
شاید یه روزی برسه که همه دردا
واقعا با خنده دوا شه
شاید اون روز ما ، تو ، من بعدی خواننده نباشه
؛[همخوان]؛
یه روز میدم نشون جنونم
امتحان الهیه، من همیشه رفوزهم
گرفتم انگاری غروبم
با کلِ آیینههای دنیا دارم خصومت
؛[قسمت سوم: لابیت]؛
تو زمینم میچرخم دورِ خودم
به خودم میآم میشم من کوتاه بلند
رو دو تا پا راه میرم میدوئم عمرمو دلم باشه خوش به میوه دادن
تو گذشته کاشتم من تخمشو آینده ببینم حقیقت چیه آخر؟
تو صفحهی سفید هم بیرون از تاریکی یا که شدم توی سیاهی غرق
نه نداره فرق واسم که تو چی فکر میکنی دربارهم
من سرم تو کارمه
بارم رو شونمه حتی اگه نشه دردام حضم
خالِ سیام
رو صورتِ زمین میمونه جام
نمکِ زخممو بجوئی خام
میفهمی نمیشه بمونی رام و نباشی هار و نکنی پارس، ها ؟
بنظرت تا کی قراره بشی تو تکرار
انکار کنی همه اجبارارو اصلاح
بنظرت کارم بیهودهس ولی من واقعیتو کردم اجرا
تا که تغییر کنم هر بار نشم اصراف
همون آدمِ قدیمی پر از اشکال
این عمر یه سفره به سویِ مرگ
از اولِ سطر تا آخرِ خط
دلت باشه فقط به خودت گرم
زندگی بازیه تماشاگر نباش تو بیا تو میدون جنگ
تا برسه روزی که صلح و ببینیم نباشه دلمون تو خون و غم
؛[همخوان]؛
یه روز میدم نشون جنونم
امتحان الهیه، من همیشه رفوزهم
گرفتم انگاری غروبم
با کلِ آیینههای دنیا دارم خصومت