1727

[قسمت یک]
رسیدم ۱۷ کم میومد پول تو جیبیم
بابام کار میکرده بیاره گوشت تو سینی
مامانم میکرد نصیحتای پدرانه
منم غروب ها با رفقام بالا رو چیلیم
Cash من باید کاسبی کنم درارم
بدم پولو زیدمو رپمو رولمو حش
تو لحظه زندگی کنم بینم قراره تش
کی بیاد کی بره کی میمیرم بشورن نعش پ
فروختم جنس دوستام
عاشق زید دوستام
منفورم بین دوستام
بیا رو ریل برون بام
زندگیم داستان کردم رولمو بازی
محکوم کردم دور وریامو خودمو قاضی
رسیدم ۱۹ میپزم گاری
میکشم کشمش
میکنم قاطی
پر میشه تهران
میاد تا ساری
حالا جلوم قد علم کنی خایشو داری؟
کشیدم ماشه
خریدم ماشین
امنیت دارین اگه اَ مایین
بپیچین لاغر بعدم بچاقین
ترس از ارتفاع داشتم ولی پریدم پایین
دنبالم آژان صدای آژیر
با زبون نمیفهمین حالیتون بکنم با تیر
مدرسم خیابونه خاره الفبایی
آخرش منو فروخت ی روز یار دبستانی
رسیدم ۲۰ بردنم جلوعه قاضی
زدن تو پرم نکنم زبون درازی
رفیقام لو دادن منو نمونده رازی
مامان از پشت میله حرف میزد ملو احساسی
کردم فوت شمع ۲۱ رو تو زندان
جایی که معمولی بودم بین اون همه شیطان
میشستم میپختم اههه اهه
میزدن میخوندن نی یادم
گذشت تا فهمیدم لا این دیوارا جام نی
مرام آدمای این تو قد رفیقام نی
رسیدم ۲۳ بدون پول و پارتی
برگشتم خونمون ولی هیچ چیزی نبود عادی
نه رفیقای بهتر از آب روا نی
نه اعتباری داره آدم روانی
نه از دست افسردگی راه فراری
مثل درو دیوونه ها پی قرص های اعصابیم
رسیدم ۲۴ تنها راه علاج
الکتروشوکه بدن بهم دم ملاج
هرچی داشتیم و نداشتیم همه حراج
تا اینکه منجی زندگیم رسید از راه
اثری روم گذاشت از سرم نرفت اثرش
عرق پیشونیم سر میخورد شب رو کمرش
واسش راست میشد
نه فقط واسه بدنش
من مثل معتاد واسم هروئین بقلش
پ عکسشو تتو کردم
لعنتی از تو کلم نمیره بیرون
نمیپیچه منو انقد هرزم
با اینکه علفامو میسوزونه هنوز سبزم
ولی با دوتا دیگه هم بود یه نمه پرتم
رسیدم ۲۶ گذاشت و رفت کلا
مم مثبت HIV روحیم منفی
این در و اون در زدم راهی هست
گفتن یه سری دارو ولی اوضاع پاچیدس کلا
شدم ۲۷ دنبال تیرخلاص
واسه بی خوابیام میوردن شیره برام
داشتم اوردوز میکردم روی مواد
که ساعتم زنگ خورد پاشدم سریع از خواب

[پایانی]
(هیپهاپولوژیست رو بیته کاگان
یه سری از پادگان خواب دیدم برات)