Zire Bazarche

زیر این بازارچه نن جونم قصه میخوند
یکی بود یکی نبود دخی همسایه عشق کی بود
مشتی علی لوتیه گاراژ
مینی بوس داشت شبیه آقاش
حاج کاظم با عباس
آژانس دل با پرواز
غمو غصه ها زود میرن
دومادیه جاسم تو اهواز
نوچه های داش آکول
مشتی علی باش کاکو
معرکه گیر آرومه ولی هی دله ما داغونه
هیچی ته جیبم نیست مادر گنج قارونه
زیر بازارچه شهرمون
چقد عجیب شدن مردممون
اوس کریم اشتباس قصه هامون
زندگی سخت شده گریه آسون
پیرامون همیشه دنبال نون
جوونا بیکار با دل خون
چقد عجیب شدن مردممون
زیر بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون زیر بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون زیر بازارچه ی شهرمون

زیر این بازارچه همه جوره آدم میبینی داش
عطار و بزاز و خطاطو یه کفاش
همیشه آدم خوشحال هیچکی تو هم نی اخماش
همه دارن میگن میخندن قصه پره تو حرفاش
هیچکی نمیگه نونم کو
همه راضی به رضای اون
اوس کریم برکت لوتی
یه لقمه با ما بزن نوش
نون قدیم و فسنجون چلو خورشت و قیمه
قصه های مادر جون
قهوه خونه با قلیون
تا تهران و گل کوچیک
اون قدیما چه خوب بودیم
زیر کرسی همه جمع
گرمه بازیه گل یا پوچیم
با یه چراغ نفتی بزن رو میز برقصیم
غمی نبود تو دنیا جز مشق کتاب درسی
زیر بازارچه شهرمون
چقد عجیب شدن مردممون
اوس کریم اشتباس قصه هامون
زندگی سخت شده گریه آسون
پیرامون همیشه دنبال نون
جوونا بیکار با دل خون
چقد عجیب شدن مردممون
زیر بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون زیر بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون بازارچه ی شهرمون
بازارچه ی شهرمون زیر بازارچه ی شهرمون