Tagh

[ورس ۱: مرژاک]
شیرینه برام مزه تلخی کلمه
که تنها راهش واسه تخلیهٔ قلمه
پرونده ها سنگین میشن
تا یکی بیاد بکوبشون تق زیر بغلت
ولی اسمشو تقدیر نذار، چون تقدیر هرکسی تقصیر طرفشه
این بار لاشخورو طور دیگه ببین شاید گشنشه که میکنه تغذیه از همه
آرتیست شده تسلیم هدفش
هم گیره مایشه هم گیره عملشه
مقصر خودشه ولی، من اعتقاد دارم تأثیر وطنشه
مجبوره رو کنه هرچی که بلدشه
همشیره بغلشه هم شیره بغلشه
تو خیابون گنده زیاده
یه قد داره اندازه شمشیر به کمرشه
حتی نمیتونه بگه حرفشو به زنش
یکی پیدا شده بیاد حقشو ببره
داره میگذره غافل از این که
زندگی سیخ شده تقشو بزنه

[پل: مرژاک]
تق، ثانیه ها میکوبه تو سرم
خیلی وقته بیرون خونم
شک نکن به دیوونه بودنم
ولی بی‌ مایه خستگی میمونه تو تنم
تق، ثانیه ها میکوبه تو سرم
خیلی وقته بیرون خونم
شک نکن به دیوونه بودنم
ولی بی مایه خستگی میمونه تو تنم

[هم‌خوان: تی دی]
نمیدونم دارم کدوم وری میرم
ولی انگار همین دور و وری میگن
تضمین نمیکنم جور دربیاد چون هرجا منتظر خوب و بد دیگم
باز فرار با تفریحات مَچ
درد و دل با در دیوار سخت
همه اینا لای تصمیمات محوه
منتظر تا تخریبات کم شه

[ورس ۲: مرژاک]
هنوز موزیکشو چسبیده ملو
صفحه‌های تقویم مثل برق میره جلو
مثل هرشب؛
بیته رو توش میکنه،
روش عشق میکنه و بعد میشه ولو
تنهایی، حق داری
اگه یادگاریا رفتن گوشه انباریت
به ظاهرت توجه نمیکنی
همه میگفتن موندنیم ولی خودت موندی با زیر شلواریت
من مریضم دکتر من کیه؟
این دیوونه مغزش عجیبه
کسخله ردیه مخشو گاییدن
دورشو خالی کرد چون بیت دورش پره
مفت خوره افعیه خب فوله قضیه
هردفعه که لفظ مشتی دراومد
از دهنم طرفم مشقی در اومد
دشمنام، نمیدونستن انگیزمونن
پَ قاطیمون شدن با این که رپی نبودن
نمیدونستن رپی یعنی رُک
یعنی بازه‌ای در حد قوی‌ترین پُک
یعنی بتونی با کلۀ خالی
به مخاطبت وارد کنی شدیدترین شکو یعنی
دیدت بره بگه جایی ندیدمت مخو رپکن یعنی چهار کلوم حرف اصولی
بنویسی و رو بیت تق بکوبی فقط، حرفاتو محکم بزن
چون دشمن که سهله، هرکی که شل بوده رفته تو گونی

[پل: مرژاک]
تق، ثانیه ها میکوبه تو سرم
خیلی وقته بیرون خونم
شک نکن به دیوونه بودنم
ولی بی‌ مایه خستگی میمونه تو تنم
تق، ثانیه‌ها میکوبه تو سرم
خیلی وقته بیرون خونم
شک نکن به دیوونه بودنم
ولی بی‌ مایه خستگی میمونه تو تنم

[هم‌خوان: تی دی]
نمیدونم دارم کدوم وری میرم
ولی انگار همین دور و وری میگن
تضمین نمیکنم جور دربیاد چون هرجا منتظر خوب و بد دیگم
باز فرار با تفریحات مچ
درد و دل با در دیوار سخت
همه اینا لای تصمیمات محوه
منتظر تا تخریبات کم شه