Enghelabe Solh

[آلبوم کص‌مص | متن آهنگ «انقلاب صلح» از تتلو، پیشرو، پوتک و بهار آتیش]

{مقدمه: تتلو و بهار آتیش}
۱۱۲۲۸
این یکی برای پشت هم بودنه
برای آزادی
(این یکی واسه گرفتن حقه)
برای رهایی از ترس
(زن، زندگی، آزادی)
برای آبادی
(واسه بهشت)
این یکی واسه انقلابِ جدیده
انقلاب سفید
(انقلاب سرخ)
انقلاب صلح

{قسمت یک: تتلو}
هرچی پا عقب‌تر بذاری هارتر میشن
واسه همین همه‌جا کارد هست پیشم
این جهنمِ یادم داده
هرچی با زور می‌خوان باس باز درگیر شم
می‌کنم بند کفشامو سفت
هزاربار دوره کردم مشقامو چفت
میرم بیرون، یا مرگه یا زندگی
یا اَ پشت می‌کنم جناب سروانو خفت
مـن پلیس مُلیس نگاییدم
بی‌ادب باشه قاضیرم می‌گام
بی‌خودی می‌زنی پا زیرم چی کار
هم دستت بسته‌س، هم نازی، هم بیمار
تـو، دوست نداری، خب گوش نده اینو
کیر تو پلیس، کیرم تو سپاه
کیر تو خامنه‌ای با کشوری که ساخت
من جونم کفِ دستم میرم رو به ماه

{قسمت دو: پیشرو}
تاریخ باز تکرار شده
کسی نمی‌تونه جانیو انکار کنه
به حکم قاضیا زندان پُره
هر مظلومیتیم سانسوره پس
توئم کنار مردم بمون که
حق نزدیک‌تره از جفت‌مون
ترسوندن‌مون از خودمون
و یادمون رفته پسوردمون
انگار دنیا رو جادو کردن
می‌کُشن‌مون که آروم‌تر شن
روی دُماشون باروت بستن و
هرشب می‌بینن کابوس رسما
محکوم شدن از قبل
اونایی که دنبال قانون گشتن
پس حتی جلو میز قاضی هم
باید شرور بود و با زور حرف زد
تو سر تا پاتون کیرم بره
این جون ناقابلو میدم به عشق
بگو کی میگه این حقته؟
یه مشت گره شده بی‌سرنوشت
نسل‌مون یاغیه، می‌زنیم بهتون
دندون خرابو می‌کَنیم بِره
کیرم سردر حکومتی که
مَردممو می‌کُشه، شکنجه میده

{همخوان: تتلو}
دیگه بسه فاز بَرده‌داری
دیگه نمی‌ذاریم که بمونه صحنه خالی
آره، انقلابِ صلحه بعد شب تاریک
پیروزی نزدیک‌مونه چون‌که همو داریم

دیگه بسه فاز بَرده‌داری
دیگه نمی‌ذاریم که بمونه صحنه خالی
آره، انقلابِ صلحه بعد شب تاریک
پیروزی نزدیک‌مونه چون‌که همو داریم

{پُل: پیشرو و تتلو}
دیدم پاسداره پیرمرد و می‌زد
می‌بینم آزادی‌خواها پشتِ میله‌ن
سلبریتیاتون مژده بگیرن
سیاست‌مدارا سوار موشکو
مردم عادیم پیاده میرن

ما گاز اشک‌آور نمی‌خوایم که
اشک خدایی همه هست چشمامون
ما دیگه جلاد نمی‌خوایم تا
دولت هس بالا سر بچه‌هامون
با وجود گشت و پلیس اصن
نمی‌خوای حاجی تو دشمن
فکر کن نشستی تو خونه
خبر بدن اَ بیرون آبجیتو کشتن

{قسمت سه: پوتک}
موهاش باز
معنا میده باد به این حس آزادی
تصور کن پلیس حس امنیت بده، نه آزار
اینو
تصور کن برآورده شه تو یه جمله فقط با نیت
تصور کن تصور نباشه و تبدیل شه به واقعیت
من صدای خون‌های ریخته شدم
به این همه شجاعت خیره شدم
موهای لطیف دختریم
که به یاد مهسا چیده شدن
کشور من پُره درد و غم
شدم دلتنگ خاک و گندمم
حرفم کاملا واضح‌ست
منم از جنس همین مردمم
دولت دروغ و کلیشه
انقلاب صلحه میشه
خنجرو بزن به ریشه
این‌سِری نشه
هیچ‌وقت نمی‌شه
نور به سمت ما تابش کرد
انقلاب و باس تا «ب»ش رفت
تا نمونی بین «ان» و «قلا»بش
یهو دیدی ابر بارش کرد

{قسمت چهار: بهار آتیش}
گوله، گوله، ساچمه تو تنم
اهل عملم، ضربه تو سرم
امشب گمشده راه خونمم
اومده هزارتا واژه رو ورق
قانونا میده بوی لجن
نمیرم رو به عقب
با شما زیاده طول هدف
که اسلحه می‌کشید روی منم
این کسکشا میان دورم
هر روز گرفته ایرانو جنگ
ما ایستادیم بیدار و سخت
هیچ‌کس نباشه بیمار و سَم
می‌ریم به سمت انقلاب صلح
آزاد؛ توی انتخاب خود
عادی شده ارتکاب جُرم
می‌گیریم ازتون انتقامشو

{همخوان: تتلو}
دیگه بسه فاز بَرده‌داری
دیگه نمی‌ذاریم که بمونه صحنه خالی
آره، انقلابِ صلحه بعد شب تاریک
پیروزی نزدیک‌مونه چون‌که همو داریم

دیگه بسه فاز بَرده‌داری
دیگه نمی‌ذاریم که بمونه صحنه خالی
آره، انقلابِ صلحه بعد شب تاریک
پیروزی نزدیک‌مونه چون‌که همو داریم