لباش دارن با لبامم تانگو میرقصن
ولی انگار از یه حس میترسن!
حسی که میگه داره نزدیک میشه بت
ماشین شوهرش اخطار میده بم
میگه باس دررید و همین الان برونید
توی دل جاده تا زنده بمونید!
میگه بزار بقیشو واسه یه وقتی
که با هم دیگه کامل در رفتید
میکشن آژیرو میگن وایسین لاشیا
ماشینو روشن میکنم تا بیاد
میپره کنارم و شروع داستان
محکم میکوبه تو صورت گاز پام
میزنیم به دل خاکی چراغ که خاموش
گاز داره میرقصه و منم که پام روش
... نگام میکنه
میگه ببین دوست دارم صدام میکنه:)
...
بگیر بشین حواسمو پرت نکن خانوم!
ببین روی شیشه ها میرقصه بارون؟
حواسمو پرت نکن خون ازم رفته...
دستام تا مچم خب از دست رفته...
میگه ببین به درک دنبالمونن!
آتیش عشقت افتاده تو من..
میگم منم عاشق چشمات شدما
میگه منو نگاه کنا هی با توعما!
میگه من عاشقم یالا منو ببوس:)
لباتو به لبای من با عشقمون بدوز:)
خوب منو ببین از چشمام بخونش
کل اینا فقط بین خودمون میمونه
چشماشو میبنده و میبوسه منو با
جرعت و شهامت و قدرت و عشق و
میگه همین الان داریم زندگی میکنیم
قبلا و بعدا و همه ولش کن
...
لباش دارن با لبامم تانگو میرقصن
ولی انگار از یه حس میترسن!
حسی که میگه داره نزدیک میشه بت
ماشین شوهرش اخطار میده بم
میگه باس دررید و همین الان برونید
توی دل جاده تا زنده بمونید!
میگه بزار بقیشو واسه یه وقتی
که با هم دیگه کامل در رفتید
...
میبینم از آینه که یکی پشتمونه
میگه گاز بده بزا همون پشت بمونه
میشناسم ماشین شوهر منه
شوهر که نه ولی نوبره منه
بم میگه حاضری کنارم بمیری؟
یا فقط میخوای خودت دستامو بگیری؟
میگم دستی ندارم دستاتو بگیرم
ولی حاضرم حتی کنارت بمیرم
میگه اگه میتونی که دل بکنی از
دنیا و مرزارو هی بشکنی پس
اگه مارو بگیره که میکشه تورو
میخوای با هم بمونیم ما مستقیم برو
میگم ولی مستقیم میخوره به دره
میگه آره ولی خب میارزه به دردش
میگم یعنی میگی با هم بمیریم اره؟
اگه میگی اره دیگه کارمون زاره...
...
میگم اگه دلت میخواد کنارم بمیری
باید فقط گاز بدیم بریم تو دره
میگه آره دیگه تو که دست مست نداری
فقط صندلی رو بکشی عقب حله
دست میندازه زیر صندلی میگه
یکم بکش عقب اینو نگهش داشتم
یه ذره میرم عقب و میگم دیگه بسه؟
میگه آره خوبه برو یه ذره بازم
میکشمش عقب و میگم خوبه پس ها؟
میگه آره عالیه ولی یه چی مونده
میگم دیگه چیه مگه صندلی نبود؟
میگه بدن تو بدن منو سوزونده
میپره بغلمو نزدیک دره
میگه بالاخره یکی از اون کوهستان
فراری شده دیگه با عشق ماهش
آغوش دره تمومه داستان!